ابن صائغ یعیش بن علی

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] خاندان ابن یعیش از موصل برخاسته بود، اما خود او در حلب در سال 553ق چشم به جهان گشود و همان جا پرورش یافت ولى نمى دانیم چرا فیروزآبادى، اصل او را اندلسى دانسته است.
وى در جوانى به قصد تحصیل علم از محضر ابن انبارى (د 577ق) رهسپار بغداد شد، اما زمانى که به موصل رسید، خبر درگذشت وى را شنید، لذا پس از چندى اقامت در آن جا و استماع حدیث از استادانى چون خطیب طوسى و ابن سویده ى تکریتى، به حلب بازگشت. وى در حلب، نحو را نزد ابوالسخاء فتیان حلبى و ابوالعباس مغربى نیروزى فراگرفت و از جمعى چون قاضى ابن ابى عصرون، ابوالحسن طرسوسى، یحیى ثقفى و نیز خالد بن محمد قیسرانى حدیث شنید و قبل از آن که منصب اقراء را در حلب برعهده گیرد، براى دیدار با تاج الدین کندى به دمشق رفت و کندى در نوشته اى مقام علمى او را بسیار ستود.
ابن یعیش بیش تر عمر خود را در حلب گذراند. حلب در آن روزگار به یکى از مراکز بزرگ علم و ادب تبدیل شده بود و دانش پژوهان بسیارى از نقاط مختلف بدان جا مى آمدند تا از مجالس درس اندیشوران آن شهر بهره برند. ابن خلکان یکى از همین کسان بود که در 626ق به حلب آمد و از مجالس درس ابن یعیش- که در آن زمان در مقصوره ى شمالى جامع حلب و نیز مدرسه ى رواحیه به تدریس قرائات مشغول بود- بهره ى فراوان برد و هم چنین بخش عظیمى از کتاب «اللمع» ابن جنى را نیز نزد وى خواند.
از دیگر شاگردان وى ابن مالک نحوى، ابن رزین، ابن نحاس، ابوبکر احمد بن محمد دشتى، ابن عدیم و ابن واصل را مى توان نام برد. ابن خلکان علاوه بر نقل اخبارى از او، وى را به خوش رویى و سرزندگى وصف کرده و روایات متعددى درباره ى شوخ طبعى و بذله گویى او نقل کرده است.
ابن یعیش به خصوص به نحودانى شهره بوده و ذهبى وى را بزرگ ترین نحوى حلب در روزگار خود دانسته است. وى پیرو مکتب بصره بوده و در «شرح المفصل» خود به تأیید و تقویت آراء آنان پرداخته است، اما گاهى نیز آراء نحویان کوفه را بر بصریان ترجیح داده است. از همین رو برخى از معاصران، او را از پیروان مکتب بغداد دانسته اند. وى سرانجام در سال 643ق در حلب چشم از جهان فروبست و همان جا به خاک سپرده شد.
== آثار==عمده ى آثار او عبارتند از:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم