ابل محوله

لغت نامه دهخدا

ابل محوله. [ ] ( اِخ ) ( چمن رقص ) جائی است در دشت اردن میانه دریای طبریه و دریای لوط، درنزدیکی بلیسان بعقیده بعضی در شوره زار و بعقیده دیگران نزدیک عین حلوه واقع است. جدعون مدیانیان را در حوالی آن قرار داد و الیشاع در آنجا حکومت داشت.

فرهنگ فارسی

جایی است در دشت اردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال درخت فال درخت فال لنورماند فال لنورماند فال ابجد فال ابجد