کنارند

لغت نامه دهخدا

کنارند. [ ک ُ رَ ] ( اِ ) کنارنگ. ( آنندراج ). رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ فارسی

کنارنگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال انبیا فال انبیا فال مکعب فال مکعب فال شمع فال شمع