کلاو

لغت نامه دهخدا

کلاو. [ ک َ ] ( اِ ) وزق و غوک را گویند.( برهان ). کلاور، کلاوو، و کلاوه بمعنی وزغ و غوک است. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ). اسم فارسی ضفدع است که آن را کلا، کلاود، کلاوه نیز گویند. ( فهرست مخزن الادویه ).غوک و وزغ. ( ناظم الاطباء ). کلااو. کلاوه. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به کلااو شود. || دسته.( ناظم الاطباء ). || کلافه. ( ناظم الاطباء ). || چرخ کلافه سازی و چرخه. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) غوک وزغ .

دانشنامه آزاد فارسی

کِلاوْ (claves)
کِلاوْ
(یا: چوبک) ساز موسیقی کوبه ای که اصل آن به امریکای لاتین تعلق دارد ، و از چوب های ترکه ای کوچک و محکمی تشکیل شده است که آن ها را به هم می کوبند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس فال درخت فال درخت فال شمع فال شمع