پیرون

لغت نامه دهخدا

پیرون. [ ی ِ رُن ْ ] ( اِخ ) پرانیکوس شاعر یونانی. ( ایران باستان ج 2 ص 1727 ). صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیرون از مشاهیر حکمای یونان باستانست در شهر الیس از موره تولد یافته و در سنه 288 یا 304 ق. م. در 90سالگی درگذشته است. ابتدا برسامی و نقاشی مشغول بوده و از آناکسارخوس تحصیل فلسفه کرده و همراه اسکندر به آسیا رفته است. وی چه در علم و حکمت و چه در فضائل نفس و حسن اخلاق بشهرت کامل نایل آمده است و از جمله فلاسفه ریبیون میباشد که میگویند: هیچ حقیقتی در این عالم وجود ندارد، آنچه را که حقیقت می پندارند با حقیقت دیگری جرح و طرد توان کرد. پیرون رئیس ریبیون و موجد این فکر خطاست.
پیرون. [ رُن ْ ] ( اِخ ) آلکسیس. شاعر فرانسوی ( 1689 - 1773 م. ). مولد دیژون. وی بسبب قطعات منظومی که برای نمایش ساخته معروف است و از میان قطعات مزبور جنون شعر یا شاعر را که آئینه زندگانی شخصی اوست شاهکار وی دانسته اند. پیرون با آنکه همیشه بفرهنگستان فرانسه ( آکادمی ) بچشم بی اعتنائی مینگریست بعضویت آن بی میل نبود و عاقبت نیز فرهنگستان او را بعضویت انتخاب کرد ولی شاه بسبب رنجشی که از وی داشت با این امر موافقت ننمود و شاعر از آرزوی خود محروم ماند. مشهور است که بدستور او بر روی قبرش نوشتند: اینجاست گور کسی که در دنیا چیزی نشد تا آنجا که بعضویت فرهنگستان هم نرسید. صاحب قاموس الاعلام ترکی آرد: پیرون یکی از شعرای فرانسه است. در سال 1689 در دیژون متولد شده و در سنه 1773 م. درگذشته است. تا سی سالگی در میهن خود مانده و چون حسن خط داشته از این ممر روز میگذارده و نسخ لازمه را استنساخ میکرده است ، سپس بپاریس رفته و بوکالت و شاعری پرداخته است. منظومه های مضحک ، هجویه ها و غزلیات فراوان دارد. وی بعضویت آکادمی انتخاب شده بود ولی چون بی اعتنائی و استهزا میکرد لذا تصدیقش نکردند، پادشاه فرانسه هزار فرانک حقوق برای وی تعیین کرده بود. آثارش در مجلدات متعدد بکرات طبع و نشر شده است.

فرهنگ فارسی

شاعر یونانی

دانشنامه آزاد فارسی

پیرون (ح ۳۶۰ـ ح ۲۷۰پ م)(Pyrrho)
(یا: پورهون) فیلسوف یونانی، بنیادگذار شکاکیت. عقیده داشت که چون رسیدن به یقین ناممکن است، برای حفظ آرامش ذهن باید از هرگونه دعوی برای شناخت چشم پوشید.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم