وجله

لغت نامه دهخدا

( وجلة ) وجلة. [ وَ ج ِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث وَجِل. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). زن ترسناک. ( ناظم الاطباء ). ج ، وجلات. ( اقرب الموارد ). رجوع به وجل شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی وَجِلَةٌ: ترسان - ترسنده
ریشه کلمه:
وجل (۵ بار)
(بر وزن فرس) . گفتند: نترس ما به تو پسر دانائی را مژده می‏دهیم که متولد خواهد شد طبرسی فرموده: وجل، فزع، خوف، یک چیز اند. وَجِل: (به فتح واو و کسر جیم) ترسان و خائف . و دلهایشان ترسان است که آنها به سوی پروردگارشان بر می‏گردند. . گفت ما از شما ترسانیم. * . ظاهرا این خوف مثل خشیت در اثر تعظیم خداست راغب وجل را احساس خوف گفته و آن در این آیه بهتر تطبیق می‏شود. یعنی: اهل ایمان آنهااند که چون خدایاد شود دلهای آنان احساس خوف کند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال تماس فال تماس