وجف. [ وَ ] ( ع اِ ) نوعی از رفتار شتر و اسب. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || ( مص ) مضطرب و پریشان شدن. ( از اقرب الموارد ). طپیدن و بی آرام گشتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). وجیف. وُجوف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || پوئیدن ستور. ( تاج المصادر بیهقی ). - وجف ابل ؛ به رفتار وجف رفتن شتر. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): وجف الفرس و البعیر؛ عدا و سار العَنَق.
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۲(بار) وجف و وجوف به معنی اضطراب آید «وَجْفُ الشَّیْء: اِضْطِراب» . دلهایی در آن روز مضطرب و لرزانند. ایضا به معنی سرعت سیر و دویدن شتر و اسب است در مصباح آمده: وَجَفَ الْفَرَسُ وَالْبعیرُ وَ جیفاً: عدا» راغب میگوید: وجیف سرعت سیر شتر است. ایجاف: تاختن شتر و اسب «اَوْجَفْتُ الْبَعیرَ: اَسْرَعْتُهُ» شتر را به سرعت راه بردم . آن چیزها که خدا از آنها عاید پیغمبرش کرد شما اسبی و شتری بر آن نتاختید. مشروح آیه در «فیء» گذشت.