هوکش

لغت نامه دهخدا

هوکش. [ هََ / هُو ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) کشنده هو. || ( اِ مرکب ) مرهم که بر جراحت ضماد کنند التیام را. ضماد. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

کشنده هو مرهم که بر جراحت ضماد کنند التیام را ضماد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال تک نیت فال تک نیت فال آرزو فال آرزو فال میلادی فال میلادی