هدس

لغت نامه دهخدا

هدس. [ هََ دَ ] ( ع اِ ) درخت آس. ( منتهی الارب ). مورد. ( یادداشت به خط مؤلف ). نام درخت آس در نزدمردم یمن. واحد آن را هدسة گویند. ( اقرب الموارد ).
هدس. [ هََ ] ( ع مص ) طرد و زجر. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) مورد
طرد و زجر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم