ناکل

لغت نامه دهخدا

ناکل. [ ک ِ ] ( ع ص ) ترسنده سست و ضعیف دل. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). الضعیف الجبان. ( معجم متن اللغة ) ( از المنجد ) ( اقرب الموارد ). ترسنده. || قاصر در امور. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ضعیف در کارها. || بازایستاده از سوگند. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). ( آنندراج ). بازایستنده از سوگند و قول و عهد.

فرهنگ فارسی

ترسنده سست و ضعیف دل

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی نَّأْکُلَ: که بخوریم
ریشه کلمه:
اکل (۱۰۹ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم