ناوخدا

لغت نامه دهخدا

ناوخدا. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) راموز. ربان. ناخدا. ملاح. کشتیبان. فرمانده ناو. رجوع به ناخدا و نیز ناو شود.

فرهنگ معین

(خُ ) (ص مر. اِمر. ) ملاح ، کشتی بان .

فرهنگ عمید

= ناخدا۱

فرهنگ فارسی

ناخدا
ملاح کشتیبان ناوخدا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نخود فال نخود فال چای فال چای فال اوراکل فال اوراکل فال میلادی فال میلادی