مرده موشی

لغت نامه دهخدا

مرده موشی. [ م ُ دَ/ دِ ] ( حامص مرکب ) موش مردگی. چون موش مرده بودن.
- خود را به مرده موشی زدن ؛ کنایه از اظهار نهایت ضعف و ناتوانی است. خود را ناتوان و ذلیل وانمود کردن.

فرهنگ فارسی

موش مرده بودن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت