ماهی خوری

لغت نامه دهخدا

ماهی خوری. [ خوَ / خ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی ماهی خور. ماهیخواری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به ماهیخور و ماهیخواری و ماهیخوار شود. || ( اِ مرکب ) ظرفی برای نهادن ماهی سرخ شده و پخته بر سفره. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

حماهیخواری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال چوب فال چوب فال اعداد فال اعداد فال کارت فال کارت