قد دادن

لغت نامه دهخدا

قد دادن. [ ق َ دَ ] ( مص مرکب ) رسیدن : این حوض به من قد نمیدهد. عقلم به این کار قد نمیدهد.

فرهنگ معین

(قَ. دَ ) (مص ل . ) ۱ - اندازه بودن . ۲ - رسیدن ، درک کردن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) باندازه قد کسی بودن : این حوض بمن قد نمی دهد ۲ - رسیدن درک کردن : ... ضروره می طلبید که داخل خانه آنها تا آنجا که سلیقه کاسبکارانه آنان قد می داد مرتب و آبرومند باشد . یا قد دادن عقل کسی مطلبی را . درک وی آنرا فهمیدن او آنرا .

ویکی واژه

اندازه بودن.
رسیدن، درک کردن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا