سلطنت کشیدن

لغت نامه دهخدا

سلطنت کشیدن. [ س َ طَ ن َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از فرمانبرداری کردن. اطاعت :
ای خداوندی که گردون با همه فرماندهی
میکشد از بندگانت صد هزاران سلطنت.امیرمعزی ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از فرمانبرداری کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم