خوی اور

لغت نامه دهخدا

( خوی آور ) خوی آور. [ خوَی ْ / خَی ْ / خِی ْ / خُی ْ وَ ] ( نف مرکب ) عرق آور، مُعَرَّق. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف ): هش ؛ اسب بسیار خوی آور. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( خوی آور ) عرق آور معرق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم