خاکستر گون

لغت نامه دهخدا

خاکسترگون. [ ک ِ ت َ ] ( ص مرکب ) برنگ خاکستر. خاکستری. اَرمَد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). اَقتَم. اَربَد. اَورَق. اَغبَس. مَرَبَّد. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

برنگ خاکستر خاکستری
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال زندگی فال زندگی فال چای فال چای فال فرشتگان فال فرشتگان