بر روی کشیدن

لغت نامه دهخدا

بر روی کشیدن. [ ب َ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) حریف دروکش کردن. ( بهار عجم ) ( آنندراج ) :
نوبهار است و جنونم سوی هامون میکشد
شور رسوایی مرا بر روی مجنون میکشد.سلیم ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

حریف درد کش کردن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم