دانشنامه اسلامی
ابن ملقن علاوه بر عیسی مغربی، فقه را از مشاهیر شافعی، مانند تقی الدین سبکی، جمال الدین اسنوی و عزالدین ابن جماعه؛ ادب عربی را از ابوحیان غرناطی، جمال الدین ابن هشام، شمس الدین ابن صائغ؛ قرائت را از برهان الدین رشیدی و حدیث را از ابوالفتح ابن سید الناس، قطب الدین حلبی و دیگران فرا گرفت. آن گاه ملازمت زین الدین رحبی و علاءالدین مغلطای را اختیار کرد، تا این که در 770ق به منظور اخذ حدیث، به دمشق سفر کرد و درآن جا از شاگردان فخرالدین ابن بخاری، مانند ابن امیله و جز او تحصیل علم کرد. در قاهره و دمشق از مزّی و شمس الدین عسقلانی و عده ای دیگر از علمای زمان خود اجازه روایت کسب نمود.
منصب مهم و قابل ذکری که به وی محول شده باشد در زندگیش دیده نمی شود، جز آن که در برهه ای سمت نیابت حاکم شرع را داشته و چندی بعد خواهان استقلال شده است. سیف الدین برقوق در نظر داشت او را به جای بدرالدین ابن ابی البقاء در منصب قضای قاهره بگمارد، ولی ابن ابی البقاء از این موضوع آگاه شد و توطئه ای ترتیب داد که سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده ای از علما، وی مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نیابت باقی ماند، ولی بعد از مدتی از این شغل کناره گرفت و به تدریس اکتفا کرد.
وی کتابخانه ای تشکیل داد و در آنجا کتاب های مهم و با ارزش متعلق به خود و اوقاف مدارس به خصوص مدرسه فاضلیه را گردآورد. متأسفانه این کتابخانه با بسیاری از یادداشت های خود او، در اواخر عمرش دچار آتش سوزی شد و اکثر آن ها از بین رفت. وی بعد از این واقعه دچار اندوه بزرگی شد و فراموشی بر او مستولی گردید. وی سرانجام در 6 ربیع الاول 804ق/ 14 اکتبر 1401م، در قاهره وفات یافت.
شمار تألیفاتش را در حدود 300 نوشته اند، اما اکثر آثارش مستخرج از کتب سایر نویسندگان و شرح و تلخیص آثار آنان است. برخی از این آثار به شکل جزوه هایی است که از حدود 6 -7 صفحه تجاوز نمی کند و به طوری که خود می گوید، این تلخیص به منظور حفظ کردن به عمل آمده است. برخی گفته اند او در آثارش چندان تحقیق و تدقیق نداشته است.
دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج4، ص690.