دانشنامه اسلامی
او در حلب زاده شد و نزد دانشمندان آنجا به تحصیل پرداخت و به ویژه در آموختن طب سخت کوش بود. وی سرانجام رئیس پزشکان حلب شد و آن گاه به قسطنطنیه رفت و ضمن آشنایی با دانشمندان آن شهر، در مجالس درس تفسیر شیخ الاسلام یحیی مِنقَری حاضر می شد. سلطان محمد چهارم وی را که در میان دانشمندان قسطنطنیه نامور شده بود، به دربار خود خواند. لطافت طبع وی، سلطان را مجذوب و به خود نزدیک ساخت و سرانجام در 1066ق او را به ریاست پزشکان (حکیم باشی) قسطنطنیه گماشت.
او را مردی فاضل و مهربان وصف کرده و گفته اند از چنان لطافت طبعی برخوردار بود که وقتی دست بیماری را می گرفت، چنان اثر آرام بخشی در روحیه او می گذاشت که حتی از عهده شربت ها هم ساخته نبود، او بسیار هوشمند و بذله گو و شوخ طبع بود و در این زمینه از نوادر زمان خود به شمار می رفت. وی موسیقی دان بود و صدای خوش و طبع شعر نیز داشت و ابیاتی از او برجای مانده است. ابن سلوم تألیفاتی در علوم طبی به زبان ترکی دارد که به زبان عربی نیز ترجمه شده است. گفته اند وی نخستین کسی بود که به بیماری سیفلیس که آن را «الحب الافرنجی» (دانه فرنگی) نامیده، در کتاب خود «غایه الاتقان فی تدبیر بدن الانسان» اشاره کرده است. در این کتاب نخستین آثار نفوذ طب اروپایی در منابع ترکی مشهود است. در بخش 4 این کتاب، که «الطب الجدید الکیمیائی» نام دارد، طب دوره رنسانس در اروپا بیشتر بر اساس آثار پاراسلسوس- که ابن سلوم او را رئیس پزشکان خوانده- بیان شده است. وی نزد معاصرانش محبوبیت داشت و اشعاری توسط برخی از دوستان او- همچون عبدالباقی بن احمد سمان- در مدحش سروده شد.
او در سال 1081ق از دنیا رفت.
2- غایة البیان فی تدبیر بدن الانسان؛
3- غایة الاتقان فی تدبیر بدن الانسان؛