جان را کوشیدن

لغت نامه دهخدا

جان را کوشیدن. [ دَ ] ( مص مرکب ) بخاطر جان کوشیدن. بخاطر حفظ جان جنگیدن :
جز این نیز چندان بچنگ آوریم
چو جان را بکوشیم و جنگ آوریم.فردوسی.آن ملاعین جنگی کردند...چنانکه داد میدادند که جان را میکوشیدند. ( تاریخ بیهقی ). رجوع به جان را زدن شود.

فرهنگ فارسی

بخاطر حفظ جان جنگیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم