غمگین کردن

لغت نامه دهخدا

غمگین کردن. [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اندوهناک کردن. غمناک کردن :
جهانا چند ازین بیداد کردن
مرا غمگین و خود را شاد کردن.نظامی.آتش صنعت اگر غمگین کند
سوزش از امر ملیک دین کند.مولوی ( مثنوی ).رجوع به غمگین داشتن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اندوهناک کردن غمناک کردن .

ویکی واژه

rattristare
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم