فلمنک. [ ف ِ م َ ] ( اِخ ) هلند. رجوع به هلند شود. || ( ص نسبی ) هلندی. از مردم هلند. فلمنکی. || ساخته و پرداخته هلند. ( فرهنگ فارسی معین ). - الماس فلمنک ؛ الماس سرخ. الماس فلامک. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلامک شود. در زبانهای اروپایی ، فلمینگ . رجوع به فلمنگ شود.
فرهنگ فارسی
۱ - فلامانی اهل فلامان ۲ - هلندی از مردم هلند . ۳ - هلند یا الماس فلمنگ . الماس سرخ الماس فلامک . ۱ - هلند ۲ - از مردم هند هلندی ۳ - ساخته و پرداخته هلند صادر شده از هلند ۳ - ساخته و پرداخته هلند . یا الماس فلمنک . الماس سرخ الماس فلامک .