ام صبور

لغت نامه دهخدا

ام صبور. [ اُم ْ م ِ ص َب ْ بو ] ( ع اِ مرکب ) زمین سنگناک سوخته. || بلا. || جنگ سخت. || کار سخت. گویند: وقع فلان فی ام صبور؛ یعنی در کار شدیدی واقع شد. ( از منتهی الارب ). و رجوع به ام صبار شود.

فرهنگ فارسی

زمین سنگناک سوخته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت