ظَلَمه در لغت، صورت جمع ظالم است و به طور کلی به معنای ستمگران یا ستمپیشگان به کار میرود. این استعمال عام، هر کسی را که مرتکب ستم و بیعدالتی شود، در بر میگیرد و بیانگر خصلت تجاوز به حقوق دیگران و روا داشتن ظلم است. درک این معنای لغوی، پایهای برای فهم کاربردهای تخصصیتر این واژه در حوزههای مختلف علمی و فقهی فراهم میآورد.
اما در عرصهی فقه و مباحث حقوقی اسلامی، واژهی «ظلمه» یا «ظالم» گاه معنای خاصتری یافته و عمدتاً بر حاکمان ستمگر اطلاق میگردد. این کاربرد ویژه، به آن دسته از رهبران و متصدیان امور عمومی اشاره دارد که به جای برقراری عدل و احقاق حقوق مردم، از قدرت خود برای اعمال ظلم، تبعیض و استبداد بهره میبرند. تفاوت این معنا با معنای عام لغوی در این است که در فقه، تمرکز بر ستمی است که از موضع قدرت و در چارچوب حکومتی اعمال میشود.
به دلیل همین اطلاق خاص در کلمات فقها، احکام ویژهای نیز برای «ظلمه» در نظر گرفته شده است. این احکام میتواند شامل مواردی چون وجوب امر به معروف و نهی از منکر نسبت به آنان، جواز قیام علیه حکومت جائر در شرایط خاص، یا بررسی مشروعیت تصرفات مالی و قضایی آنان باشد. در واقع، فقه با در نظر گرفتن جایگاه حاکم و تبعات ستمگری او بر کل جامعه، به این موضوع با دقت و ظرافت بیشتری پرداخته و احکامی متناسب با مسئولیت و گسترهی نفوذ او وضع نموده است.