دوست پرور

لغت نامه دهخدا

دوست پرور. [ پ َ وَ ] ( نف مرکب ) دوست پرورنده. دوست پرست. پرورش دهنده دوست :
حافظ ز غصه سوخت بگو حالش ای صبا
با شاه دوست پرور دشمن گداز من.حافظ.

فرهنگ فارسی

دوست پرورنده . دوست پرست .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال جذب فال جذب فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت