حراز

لغت نامه دهخدا

حراز. [ ح ِ ] ( ع مص ) محارزه. با هم مزاح کردن که به دشنام ماند. ( منتهی الارب ). || نهایت کردن در کاری. || درد و سوزش دل از خشم و جز آن.
حراز. [ ح َرْ را ] ( ع ص ) تخمین کننده اجناس. ( ملخص اللغات حسن خطیب کرمانی ). خماناگر. || شمشیر بران. || ( اِ ) پولاد.
حراز. [ ح َ ] ( اِخ ) نام کوهیست به مکه نه کوه حرا چنانکه اکثر گمان برده اند. ( منتهی الارب ).
حراز. [ ح َ ] ( اِخ ) روستائیست به یمن. ( منتهی الارب ). مخلاف بالیمن قرب زبید. ( مراصدالاطلاع ) ( معجم البلدان ). کوره ای است در یمن نزدیک زبید، و در مسار از بلد حراز کان زر است. ( از الجماهر ص 270 ). شمس سامی گوید: نام قضائی است درسنجاق صنعاء از ولایت یمن ، از طرف مشرق با خود صنعاءو از سوی شمال با سنجاق کوکبان و از جانب جنوب با سنجاق انس و از جهت مغرب با سنجاق مدیره محدود و محاطمیباشد. این قضا در بالای جبل سراة میباشد و از این رو اراضیش مرتفع و هوایش معتدل است و میاه جاریه زیاد دارد. نهرهای وادی سهم و وادی الحمیره که از بزرگترین انهار یمن میباشند از این قضا سرچشمه میگیرند واراضی را سیراب میسازند و از این جا به سنجاق حدیده درآید. خاک این منطقه حاصلخیز است. قضای نامبرده مشتمل بر سه ناحیه زیر است : 1 ) عمر. 2 ) مغمق. 3 ) ستوح. و 20 پارچه آبادی دربردارد. ( قاموس الاعلام ترکی ).
حراز. [ ح َ ] ( اِخ ) ابن عوف بن عدی بن مالک ، مکنی به ابومرثد. پدر بطنی از حمیر است و قریه ایشان را حرازه گویند. ( معجم البلدان ). نام پسر عوف بن عدی است و حرازیون از نسل وی اند. ( منتهی الارب ). حرازبن عوف بن عدی ، بطنی از ذی کلاع از حمیر،و از نسل وی حرازیون محدثان باشند. ( تاج العروس ).
حراز. [ ح َ ] ( اِخ ) قلعه ای است که ازهربن عبداﷲ حرازی منسوب است به آن. ( منتهی الارب ). رجوع به حرازة شود.
حراز. [ ح َرْ را ] ( اِخ ) ابن عمرو. محدث است. ( منتهی الارب ).
حراز. [ ح َرْ را ] ( اِخ ) نام پدر عثمان بن حراز محدث است. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام پدر عتان بن حراز محدث است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] حَراز، ناحیه ای وسیع و کوهستانی در کشور یمن است.
این ناحیه در مغرب صنعا و میان صنعا و حُدیده قرار دارد و چون از بلندترین نواحی یمن به شمار می آید، در گذشته پناهگاه گروههای مختلف، به ویژه اسماعیلیان ، بوده است. ساختمان این ناحیه منشأ آتشفشانی دارد و از مواد بازالت و گرانیت تشکیل شده و بنابر جدیدترین تقسیم بندی سیاسی کشور یمن، در شهرستان (مدیریه) های بنی مَطَر ، حَیمه داخلیه ، حیمه خارجیه ، مناخه و صَعْفان ، در استان (محافظه) های صنعا و حدیده، گسترده است.
ناحیه جغرافیایی
این ناحیه از شمال به وادی سُرْدُد ، از جنوب به وادی سِهام ، از مشرق به ناحیه حیمه و از مغرب به ناحیه بنی سعد محدود است و از مجموعه ای ارتفاعات مانند صعفان، مَسار ، بیح ، شبام ، بنی اسماعیل و حراز (میانگین ارتفاع کوهها: سه هزار متر) تشکیل شده است. حراز نسبتآ مرطوب است و این رطوبت و بارش، از بادهای جنوب شرقی تأثیر می پذیرد. آب و هوا و خاک مناسب، آنجا را ناحیه ای حاصلخیز ساخته است. در آن قهوه ، گندم ، جو، حبوبات و انواع میوه کشت می شود. پرورش دام و منابع سرشار زیرزمینی، مانند طلا، موجب شکوفایی اقتصادی آن جا شده است. قرارگرفتن ناحیه حراز میان صنعا و حدیده و برقراری ارتباط میان این دو شهر مهم، اهمیت سوق الجیشی به آن بخشیده است.
مناخه
مناخه از قدیم مقر حکومتی و مهم ترین شهر ناحیه حراز بوده است. شهرهای مهم ناحیه، مسار ، عطاره ، حمید ، مِتْوَح ، شبام ، لَکَمه ، موزه ، اَسِل ، بِرار ، اِمْقَه یا قُصَیبَه و حَجَیلَه ، و وادیهای مهم آن حار، اِدْروب ، حِجان ، حمام ، دایان ، قصیه ، حجیله و مفحق اند . از جمعیت ناحیه در سالهای اخیر اطلاع دقیقی در دست نیست. به گفته مَقْحَفی در ۱۳۶۳ش/۱۹۸۴، جمعیت ناحیه حدود ۰۰۰، ۸۷ تن بوده است.
پیشینه حراز در دوران باستان
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال انبیا فال انبیا استخاره کن استخاره کن فال کارت فال کارت