جاو

لغت نامه دهخدا

جاو. ( اِ ) معرب چاو. رجوع به چاو شود.
جأو. [ ج َءْوْ ] ( ع مص ) پوشیدن. پنهان کردن. || بازداشتن. || سودن. || پیوند کردن جامه. || گزیدن بدندان. ( از منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

پوشیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود