جام بازی

لغت نامه دهخدا

جام بازی. ( حامص مرکب ) کاسه گردانی. || حقه بازی ، تقلب. رجوع به جام باز شود.

فرهنگ فارسی

کاسه گردانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان