بارکلا

لغت نامه دهخدا

بارکلا. [ ک َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه شهرستان ساری که در 44 هزارگزی جنوب خاوری بهشهر و شمال رودخانه نکا واقع است. منطقه ای است کوهستانی ، سردسیر با 400 تن سکنه. آبش از چشمه سار و محصول آن غلات ، ارزن ، لبنیات ، عسل است. و شغل مردمش زراعت ، گله داری و تهیه زغال ، راهش مالرو است. گله داران زمستان به حدود بندر گز میروند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ). در سفرنامه مازندران و استرآباد چ قاهره 1342 بخش انگلیسی ص 122 قریه ای است از دودانگه هزارجریب و در ترجمه فارسی کتاب این کلمه حذف شده و در فهرست نیز نیامده است.

فرهنگ فارسی

دهی از ساری است

دانشنامه عمومی

بارکلا (دهانه). بارکلا یک دهانه برخوردی در ماه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اوراکل فال اوراکل فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق فال رابطه فال رابطه