اخذ کردن

لغت نامه دهخدا

اخذ کردن.[ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اخذ. گرفتن. ستدن. فاگرفتن.قبض کردن. || یافتن. دریافتن. درک کردن. فراگرفتن. || اخذ کردن از؛ برداشت کردن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - گرفتن ستدن یافتن دریافت کردن . ۲ - فرا گرفتن درک کردن . یا اخذ کردن از ... برداشت کردن از ...
گرفتن یافتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم