لغت نامه دهخدا بی میل. [ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + میل ) بی انحراف. بی گردش بسوئی. بی چفسش. || بی گرایش. بدون رغبت. بی اشتها. رجوع به میل شود.