اتمام حجت بر ثمود

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اتمام حجت بر ثمود (قرآن). خداوند با ثمود با انذار و بیان نزول عذاب بر آنان، در صورت ایمان نیاوردن اتمام حجت کرد.
... وثمودا...((همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرس (گروهی که درختان صنوبر را می پرستیدند) و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند، هلاک کردیم!) وکلا ضربنا له الامثـل...(و برای هر یک از آنها مثلها زدیم؛ و (چون سودی نداد،) همگی را نابود کردیم!) کلمه" کلا" منصوب به فعلی است تقدیری که جمله" ضربنا له الامثال" بر آن فعل دلالت دارد، چون مثل زدن در معنای تذکر و موعظه و انذار است. و کلمه" تتبیر" به معنای پاره پاره کردن است. و معنای آیه این است که: " ما برای هر امتی مثالها زدیم و یک یک را پاره پاره ساختیم". (مقصود از «ضربنا له الامثال» آگاهی دادن و بیان کردن نزول عذاب بر قوم ثمود در صورت ایمان نیاوردن آنان است.) کذبت ثمود بالنذر(طایفه ثمود (نیز) انذارهای الهی را تکذیب کردند،) فکیف کان عذابی ونذر.(پس (بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!)
اتمام حجت صالح
اتمام حجت صالح علیه السّلام بر قوم ثمود، با ابلاغ رسالت الهی خویش انجام شد.والی ثمود اخاهم صــلحـا..(و به سوی (قوم) ثمود، برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! (تنها) خدا را بپرستید، که جز او، معبودی برای شما نیست! دلیل روشنی از طرف پروردگارتان برای شما آمده: این «ناقه» الهی برای شما معجزه ای است؛ او را به حال خود واگذارید که در زمین خدا (از علفهای بیابان) بخورد! و آن را آزار نرسانید، که عذاب دردناکی شما را خواهد گرفت!) ... قال یـقوم لقد ابلغتکم رسالة ربی ونصحت لکم...((صالح) از آنها روی برتافت؛ و گفت: «ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم، و شرط خیرخواهی را انجام دادم، ولی (چه کنم که) شما خیرخواهان را دوست ندارید!») الم یاتهم نبا الذین من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهیم واصحـب مدین والمؤتفکـت اتتهم رسلهم بالبینـت فما کان الله لیظلمهم ولـکن کانوا انفسهم یظلمون.(آیا خبر کسانی که پیش از آنها بودند، به آنان نرسیده است؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و «قوم ابراهیم» و «اصحاب مدین» (قوم شعیب ) و «شهرهای زیر و رو شده» (قوم لوط)؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، (ولی نپذیرفتند؛) خداوند به آنها ستم نکرد، امّا خودشان بر خویشتن ستم می کردند!) الم یاتکم نبؤا الذین من قبلکم قوم نوح وعاد وثمود والذین من بعدهم لا یعلمهم الا الله جاءتهم رسلهم بالبینـت فردوا ایدیهم فی افوههم وقالوا انا کفرنا بما ارسلتم به وانا لفی شک مما تدعوننا الیه مریب.(آیا خبر کسانی که پیش از شما بودند، به شما نرسید؟! «قوم نوح» و «عاد» و «ثمود» و آنها که پس از ایشان بودند؛ همانها که جز خداوند از آنان آگاه نیست؛ پیامبرانشان دلایل روشن برای آنان آوردند، ولی آنها (از روی تعجب و استهزا) دست بر دهان گرفتند و گفتند: «ما به آنچه شما به آن فرستاده شده اید، کافریم! و نسبت به آنچه ما را به سوی آن می خوانید، شک و تردید داریم!»)
مهلت دادن به ثمود
حضرت صالح علیه السّلام با ثمود، با اعطای مهلت محدود به آنان اتمام حجت کرد.والی ثمود اخاهم صــلحـا... (و بسوی قوم «ثمود»، برادرشان «صالح» را (فرستادیم)؛ گفت: «ای قوم من! خدا را پرستش کنید، که معبودی جز او برای شما نیست! اوست که شما را از زمین آفرید، و آبادی آن را به شما واگذاشت! از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک، و اجابت کننده (خواسته های آنها) است!») ویـقوم هـذه ناقة الله لکم ءایة فذروها تاکل فی ارض الله ولا تمسوها بسوء فیاخذکم عذاب قریب(ای قوم من! این «ناقه» خداوند است، که برای شما نشانه ای است؛ بگذارید در زمین خدا به چرا مشغول شود؛ هیچ گونه آزاری به آن نرسانید، که بزودی عذاب خدا شما را خواهد گرفت!») فعقروها فقال تمتعوا فی دارکم ثلـثة ایام ذلک وعد غیر مکذوب.((اما) آنها آن (ناقه) را از پای در آوردند! و (صالح به آنها) گفت: «(مهلت شما تمام شد!) سه روز در خانه هایتان بهره مند گردید؛ (و بعد از آن، عذاب الهی فرا خواهد رسید؛) این وعده ای است که دروغ نخواهد بود!») وفی ثمود اذ قیل لهم تمتعوا حتی حین(و نیز در سرگذشت قوم «ثمود» عبرتی است در آن هنگام که به آنان گفته شد: «مدّتی کوتاه بهره مند باشید (و سپس منتظر عذاب)!») فعتوا عن امر ربهم فاخذتهم الصـعقة وهم ینظرون.(آنها از فرمان پروردگارشان سرباز زدند، و صاعقه آنان را فراگرفت در حالی که (خیره خیره) نگاه می کردند (بی آنکه قدرت دفاع داشته باشند)!)
فرستادن ناقه
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم