ارزویه

لغت نامه دهخدا

ارزویه. [ اُ ی َ ] ( اِخ ) ناحیه ای است در کرمان. حد شمالی آن اقطاع و ده سرد، حدّ جنوبی احمدی ، حدّ شرقی جیرفت و رودبار و حد غربی محال هفتگانه فارس. قشلاق ایل افشار و ییلاق ایلات احمدی فارس آنجاست. هوای آن در زمستان معتدل و باران بحد کافی است ولی درتابستان بادهای سموم میوزد که مهلک نیست. اراضی آن از قنات مشروب میشود و سابقاً با استفاده از چاهها مشروب میشده است. ولی اکنون این کار معمول نیست. محصولات آن مختلف و مخصوصاً برنج وی معروف است. ولی بواسطه کمی آب کمتر کاشته میشود. مهمترین محصول آن ذرت خوشه ای ، جو، رنگ ، حنا، خرما و مرکبات میباشد که در صورت بودن راه ممکن است بخارج حمل کرد. جلگه ارزویه جلگه مسطحی است بطول 90 و عرض 60 هزار گز و در اغلب نقاط آن نباتات طبی میروید که از آنها استفاده میشودو سابقاً جنگل وسیعی آنرا پوشانده بوده که فعلاً دو فرسخ آن باقی است و درختان آن شاه گز میباشد و درخت کهور و کُنار هم دارد که برگ آن سدر معروف است. راه پستی کرمان به بندرعباس از ارزویه گذرد. ایلات ارزویه دو دسته اند: یکی ایل افشار که در زمستان قشلاقشان ارزویه است و دیگر ایلات احمدی فارس که در تابستان ییلاقشان ارزویه میباشد. بلوکات عمده آن عبارتند از: ارزویه ، سلطان آباد، قلعه نو، قادرآباد، دولت آباد، وکیل آباد و دشت بر. ( جغرافیای سیاسی کیهان صص 253 - 254 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم