برواز

لغت نامه دهخدا

برواز. [ ب َرْ ] ( اِ ) جای قرار و آرام. ( برهان ) ( آنندراج ). جای آرام که از چوب برای کبوتر راست کنند. ( از شرفنامه منیری ). || نشیمن باز و شاهین و امثال آن. ( برهان ) ( آنندراج ). رجوع به پرواز و پدواز و پتواز و آده شود.
برواز. [ ب ِرْ ] ( معرب ، اِ ) معرب از فارسی است به معنی اطار و چارچوب عکس و قاب. ( از نشوءاللغة ص 94 ). «دزی » آنرا بَرواز ضبط کرده و فارسی آنرا پرواز دانسته و جمع آنرا براویز آورده است ، بَرواس را نیز بهمین معنی دانسته است. رجوع به ذیل قوامیس عرب تألیف دزی ج 1 شود.

دانشنامه عمومی

بَرواز جماعت و شهرکی در جنوب شرقی کشور تاجیکستان است که در ناحیهٔ راشت قلعه ولایت مختار کوهستان بدخشان قرار دارد. جمعیت این جماعت ۳۰۰۴ است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم