لغت نامه دهخدا پوزش خواستن. [ زِ خوا / خا ت َ ] ( مص مرکب )پوزش طلبیدن. عذر خواستن. بحلی خواستن : سیاووش را دید، بر پای خاست بخندیدو بسیار پوزش بخواست.فردوسی.و رجوع به پوزش شود.