ابوالحسن عراقی

لغت نامه دهخدا

ابوالحسن عراقی. [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ع ِ ] ( اِخ ) دبیرمسعودبن محمود غزنوی. وفات دوشنبه ششم شعبان سال 429 هَ. ق. و رجوع به تاریخ بیهقی چ ادیب ص 549 شود.

فرهنگ فارسی

دبیر مسعود ابن محمود غزنوی

دانشنامه آزاد فارسی

ابوالحسن عِراقی ( - غزنه ۴۲۹ق)
دبیر، سپاهی و شاعر ایرانی. در دستگاه دیوانی غزنویان خدمت می کرد و در پادشاهی مسعود اول کاتب و دبیر خاص پادشاه بود. در ۴۲۷ق به سالاری کردان و عربان سپاه غزنه برگزیده شد. سرانجام مسعود وی را از کارها برکنار و خانه نشین کرد. او کاریز مشهد را دوباره روان و کاروان سرایی نیز در آن جا بنا کرده بود. ابوالحسن شعر نیز می گفت و از سروده هایش دو بیت در ترجمان البلاغه آمده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت فال راز فال راز فال کارت فال کارت