سان دیدن

لغت نامه دهخدا

سان دیدن. [ دی دَ ] ( مص مرکب ) سپاه را از نظر گذراندن.دیدن سپاه. دیدن لشکر را با ساز و برگ :
دید چندانی که سان لشکر افلاک را
بر منجم طالع خصمش نشد هرگز عیان.شفیع اثر ( از آنندراج ).رجوع به سان و سان دادن شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گذشتن فرمانده از برابر سربازان و مشاهده آنان . درین هنگام سربازان به حالت خبر دار هستند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم