زیر و زبری

لغت نامه دهخدا

زیروزبری. [ رُ زَ ب َ ] ( حامص مرکب ) خرابی. ویرانی. پریشانی : بوسهل زوزنی هیچ شغل را اندک و بسیار نشاید مگر تضریب و فساد و زیروزبری کارها را. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 395، چ فیاض ص 389 ).

فرهنگ فارسی

خرابی ویرانی پریشانی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تماس فال تماس فال کارت فال کارت فال زندگی فال زندگی فال ماهجونگ فال ماهجونگ