لغت نامه دهخدا
خانیک. ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 14 هزارگزی شمال هشتیان و 10 هزارگزی شمال باختری راه ارابه رو هشتیان به منگول. این ده در دامنه ٔکوهستان قرار دارد و هوایش سرد و سالم و سکنه اش 80 تن است. زبان اهالی کردی و مذهب آنها سنی است. آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غلات و توتون است. اهالی بزراعت و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی جاجیم می بافند. راه این دهکده مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خانیک. ( اِخ ) دهی است ازدهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه ، واقع در 23 هزارگزی جنوب باختری هشتیان و 4 هزارگزی جنوب ارابه رو سر و 3 هزارگزی مرز ترکیه. این دهکده کوهستانی و هوایش سرد و سالم است. به آنجا 151 تن سکونت دارندکه سنی مذهب و کردزبانند. آب آنجا از چشمه ، و محصول آنجا غلات و توتون است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند و از صنایع دستی جاجیم می بافند. راه این دهکده مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خانیک. ( اِخ ) دهی است از دهستان اصفاک بخش بشرویه شهرستان فردوس ، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری بشرویه و 8 هزارگزی جنوب خاوری مالرو عمومی ینگیان به زین آباد. این دهکده در دامنه کوهستان قرار دارد و هوایش گرم است. سکنه آنجا 49 تن و زبان آنها فارسی و مذهب آنها شیعه است. آب این ده از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و ارزن و حاصل باغی و ابریشم و تریاک است. اهالی به کشاورزی گذران میکنند و از صنایع دستی کرباس می بافند. راه این دهکده مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).
خانیک. ( اِخ ) دهی است از دهستان رقه بخش بشرویه شهرستان فردوس ، واقع در 17 هزارگزی باختر بشرویه و 7 هزارگزی شمال مالرو عمومی بشرویه به گلشن. این دهکده کوهستانی و هوایش گرم است. در آنجا 76تن سکنی دارند که مذهب آنها شیعه و زبان آنها فارسی است. آب آنجا از قنات و محصول آنجا غلات و پنبه و ارزن و حاصل باغی است. اهالی بزراعت گذران میکنند و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).