خیره روی

لغت نامه دهخدا

خیره روی. [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) بی حیا. بی شرم. ( آنندراج ). خیره رو :
پرخدویی زشت خویی
خیره رویی خربطی.سوزنی.برون تاخت خواهنده خیره روی
نکوهیدن آغاز کردش بکوی.سعدی ( بوستان ).صفائی بدست آر ای خیره روی
که ننماید آیینه تیره روی.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

بی حیا بی شرم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم