مروارید ریز

لغت نامه دهخدا

مرواریدریز. [ م ُرْ ] ( نف مرکب ) ریزنده مروارید. || ( ن مف مرکب ) مروارید دوخته. زینت شده به مروارید : تمامت رجال و نساء و بنین و بنات ثیاب مرواریدریز که از غرت بریق و تلألؤ لاَّلی آن انجم لیالی میخواسته. ( جهانگشای جوینی ).

فرهنگ فارسی

ریزنده مروارید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال درخت فال درخت فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت