داغ شستن

لغت نامه دهخدا

داغ شستن. [ ش ُ ت َ ] ( مص مرکب ) دور کردن داغ ، و داغ رفتن لازم منه و این مقابل داغ ماندن است. ( از آنندراج ). بر طرف کردن نشان داغ.زدودن جای داغ. داغ برچیدن. ( آنندراج ) :
اگر شمع مزار من نریزد گریه شادی
که داغ خون من از دامن دلدار میشوید.صائب.

فرهنگ فارسی

دور کردن داغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال ورق فال ورق فال راز فال راز فال چای فال چای