خصم کردن

لغت نامه دهخدا

خصم کردن. [ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) دشمن کردن :
که بدمرد را خصم خود می کنی
وگر نیکمرد است بد می کنی.سعدی ( بوستان ).

فرهنگ فارسی

دشمن کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم