لفم

لغت نامه دهخدا

لفم. [ ل َ ] ( ع مص ) روی بند بستن. ( منتهی الارب ). بینی بند بستن زن. ( از تاج المصادر بیهقی ). || استوار بستن چیزی را. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

روی بند بستن . یا به بینی بند بستن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال کارت فال کارت