علی بندار

لغت نامه دهخدا

علی بندار. [ ع َ ی ِب ُ ] ( اِخ ) ابن محمدبن بسری بندار، مکنّی به ابوالقاسم. محدث بود. رجوع به ابوالقاسم ( علی بن... ) شود.

فرهنگ فارسی

ابن محمدبن بسری بندار مکنی به ابوالقاسم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی فال اوراکل فال اوراکل فال درخت فال درخت