لغت نامه دهخدا
سردشت. [ س َ دَ ] ( اِخ ) قصبه مرکز سردشت در 139هزارگزی جنوب باختری مهاباد واقع و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 45 درجه 29 دقیقه ، عرض 36 درجه 9 دقیقه و 15 ثانیه. ارتفاع آن 1480 متر است. اختلاف ساعت با طهران 22 دقیقه و 40 ثانیه یعنی ساعت 12 ظهر سردشت ساعت 12 و 22 دقیقه و 40 ثانیه طهران است. هوای آن معتدل و سالم و دارای 2000 تن سکنه است. سردشت دارای دو خیابان است که اولی از باختر به خاور و دومی از جنوب به شمال کشیده شده و هر دو خیابان ناتمام است. در ابتدای خیابان پهلوی یک چشمه خیلی بزرگ که دارای حوضچه است ، وجود دارد. آب مصرفی شهر و زمینهای زراعتی اطراف و 7 باب آسیاب از آب همین چشمه تأمین می گردد. غیر از چشمه مزبور چندین چشمه دیگر نیز در اطراف قصبه بفاصله هزار گز وجود دارد که دارای آب فراوان و گوارا و بلااستفاده میباشد. دارای شعبات دوایر کشوری و پادگان نظامی ومرزبانی میباشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).
سردشت. [ س َ دَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان زیدون بخش حومه شهرستان بهبهان. دارای 719 تن سکنه است. آب آن از رودخانه خیرآباد. محصول آن غلات ، برنج ، کنجد، میوه ، پشم ، لبنیات است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).
سردشت. [س َ دَ ] ( اِخ ) نام یکی از بخش های شهرستان دزفول است. این بخش در قسمت خاوری شهرستان دزفول واقع و حدود آن بقرار زیر است : از طرف شمال کوه سالن ، از خاور کوه تفتان و شهرستان شهرکرد و از جنوب و باختر بخش اندیمشک. موقعیت طبیعی کوهستانی و کوه های مرتفع سالن ، هفت قنات و دزلنگر در این بخش واقع شده. آب قراء بخش از رودخانه لوخمه و تاس تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و لبنیات است. از 5 آبادی کوچک و بزرگ و صدهامزرعه تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3 هزار تن است.این قشلاق 13 هزار تن از طایفه علیوند هفت لنگ بختیاری بوده ییلاق آنها حدود شهرستان فریدن است. مرکز بخش آبادی سردشت است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6 ).