خوب گفتار

لغت نامه دهخدا

خوب گفتار. [ گ ُ] ( ص مرکب ) خوش گفتار. خوش سخن. خوش بیان :
از آن خوبگفتار بوزرجمهر
حکیمان همه تازه کردند چهر.فردوسی.

فرهنگ فارسی

خوش گفتار خوش سخن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال لنورماند فال لنورماند