باشر

لغت نامه دهخدا

باشر. [ ش ِ ]( اِخ ) دژی است نزدیک حلب. ( آنندراج ). قلعه ای است نزدیک حلب و آنرا تل باشر نیز گویند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

دژی نزدیک حلب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال قهوه فال قهوه فال عشق فال عشق فال تاروت فال تاروت