بلز

لغت نامه دهخدا

بلز. [ ب ِ ل ِ ] ( ع ص ) مرد کوتاه. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || زن سطبر یا سبک. ( منتهی الارب ). زن سبک و خفیف. || زن سطبر پرگوشت. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). بِلزّ.
بلز. [ ب ِ ل ِزز ] ( ع ص ) زن سطبر. ( منتهی الارب ). زن سطبرو پرگوشت. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). بِلِز.

فرهنگ فارسی

زن سطبر ٠ زن سطبر و پر گوشت ٠

دانشنامه عمومی

بلز ( به اوکراینی: Белз ) شهری است که در استان لویو در کشور اوکراین قرار دارد. جمعیت این شهر ۲, ۲۲۹ ( ۲۰۲۱ تخمینی ) نفر بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

بِلْز (bells)
اصطلاحی در دریانوردی، برای تقسیمات نیم ساعتۀ کشیک نگهبانی. روز به هفت کشیک، پنج کشیک چهارساعته و دو کشیک دوساعته با نام کشیک مختصر، تقسیم و هر نیم ساعت از کشیک با نواختن تک زنگ مشخص می شود. هشت زنگ نشانۀ پایان کشیک چهار ساعته است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ